چهارشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۸

خیزش سراسری مردم و بحران هژمونی در هیئت حاکمه!

سرانجام فشارده هاساله اقتصادی- سیاسی برجامعه ، خشم توده های را بر علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران برانگیخته است.انتخابات ۲۲ خرداد ماه محملی شد تا مردم برعلیه رژیمی بپاخیزند که سی سال پیش برپایه زدوبندهای بین المللی و باتکیه بر سنت های ارتجاعی جهان تشیع ابداع گردید. از آنجا که این رژیم سنگ بنای حکومت خودرابر تعمیق باورهای دینی و گسترش خرافات قرارداد، لذا آن دسته از افراد جامعه جذب این حکومت شدند که آشکارا هرگونه پیشرفتی را در چارچوب افکار و عقاید «سیدالانبیا» جستجومی کردند. از هنگامیکه خمینی خودرا بعنوان «امام » و« نماینده خدا بر روی زمین» معرفی کرد، پیشرفت علم و دانش ، دمکراسی و آزادی سیر قهقرا پیمود. این حقیقت که آیا تمام سخنان سخیف خمینی با گفته های «سیدالمرسلین» مطابقت دارد یانه موضوع بحث ما نمی باشد، مسئله در اینجاست که تمام جور وستمی که بر جامعه وارد شد درچارچوب اکتشافات دین صورت گرفته است.

هنگامیکه شالوده رژیم جمهوری اسلامی ایران بر ویرانه های رژیم شاهنشاهی بناگردید، عده ای مرتجع، درحالیکه برگشت به جامعه کهن را مد نظر داشتند، خودرا نمایندگان مردمی معرفی کردند که رؤیای جامعه نوینی را در سر می پروراندند. تو گویی خمینی در نقش شعبده بازی به میدان آمده بود که با دستیاری خامنه ای ، بهشتی ، رفنسجانی و دیگران بنا داشت سرمایه داری تجاری را بجای صنعتی و ارتجاع را بجای پیشرفت و ترقی خواهی معرفی و همسنگ جلوه دهد.

پدیده ضدانقلاب جمهوری اسلامی ایران با مخفی ساختن خویش در پشت وعده و عیدهای پر طمطراق توانست برای مدت کوتاهی برای بخشی از جامعه یکسری بدفهمی و سوء تفاهم ایجادکند. رهبران جمهوری اسلامی ایران تا مدت مدیدی شعارهای آزادیخواهی و تساوی طلبی سردادند، اما دیری نپائید که ماهیت «ترقی خواهی» رژیم برای توده های مردم برملاشد.

اکنون مردم ایران باپشت سر گذاشتن دوره طاقت فرسای سی ساله بپا خاسته اند، بحران هژمونی در میان هیئت حاکمه به اوج تازه ای رسیده است.باوجودیکه تمام صحنه آرایی نمایش دینداری خمینی توسط خامنه ای ، رفسنجانی ، میرحسین موسوی و سایر شرکاء انجام شد، اما اکنون هرسه چهره قدرت فائقه سرمایه داری بوروکراتیک بجان هم افتاده اند. این جماعت که از آغاز حکومت اسلامی تا کنون خودرا مالک مال و منال مردم وتمامی ثروت ملی ایران دانسته اند، اکنون شریک جدیدی پیدا کرده اند. از آنجاکه در رژیم جمهوری اسلامی ایران قدرت دراختیار سرمایه داران بزرگ ، نهادهای ایدئولوژیک و مجریان خشونت است ، لذا پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، درکنار سرمایه داران بازار قدرت نوظهوردیگری بنام سپاه پاسداران ایران پدیدآمده است. این قدرت جدیدهمان نهادهای ایدئولوژیک و مجریان خشونت می باشند.اگرچه شریک جدید درمقایسه با رفسنجانی از لحاظ سرمایه ضعیف تر است اما درعوض تجربه عملی خشونت و اندوخته قساوت و بیرحمی اش از رفسنجانی و شرکاء بیشتر است. درچنین شرایطی است که رفسنجانی ، میرحسین موسوی ، خاتمی و دیگران حاضر نیستند سود حاصله از سی سال دینداری و سروری قریش مأبانه خودرا با افرادی نظیر احمدی نژاد که نقش غلام حبشی را عهده دارشده است تقسیم کنند. تضاد عمیق برسر غارت و چپاول ثروت ملی ایران موجب شده است که اکنون یک شارلاتان بی فرهنگی مثل احمدی نژاد خودرا «پرهیزکار» معرفی کندو خامنه ای که شم تجاری اش درمحدوده مالکیت چند دانشگاه خصوصی و شرکت های متعلق به سپاه پاسداران خلاصه شده ، جانب احمدی نژاد را بگیرد تابه زورسرنیزه سیادت خودرا برشرکاء تحمیل کند.

اعتراضات مردمی و سرکوب ماموران سرکوبگر رژیم ولایت فقیه

درچنین وضعیتی روز بروز برشرایط بداقتصادی و نابسامانیهای اجتماعی افزوده می شود. برای مردم چاره ای نمانده جز اینکه بطور کلی از شر این حکومت ارتجاعی رهایی یابند. این کار میسر نیست مگر به بهای حضور میلیونی مردم در خیابانها و از دست دادن عزیزانی که هر روز توسط سپاه پاسداران و لباس شخصی ها در خون خود می غلطند.

هم اکنون جناح خامنه ای و رهبران سپاه پاسداران می کوشند بهانه ای پیدا کنند تا با قتل عام دستجمعی تظاهر کنندگان به خیال خود مردم را سرخورده و خانه نشین کنند. طی روزهای گذشته بیش از ۳۲ نفر از مبارزین در خیابانهای تهران وشهرستانها توسط پاسداران و لباس شخصی ها به قتل رسیده اند، علی رغم این خشونتها، اراده مردم برای احقاق حقوق خویش استوار تر شده است. مردم با هوشیاری قابل تحسینی ازدادن هرگونه بهانه به دست نیروهای سرکوبگر خودداری می کنند. این تیزبینی مردم درشرایطی بکار گرفته شده است که جناح خامنه ای مردم بی دفاع را نشانه گرفته و سعی می کند آنهارا به مسیرانتقام جویی ویا مقابله به مثل سوق دهدتا هرچه زودتر ماشین سرکوب خودرادرخیابانها علیه مردم بکار اندازد.

جناح خامنه ای - احمدی نژاد می کوشد به بهانه عقب نشینی و شمارش جدید تعدادی از صندوقها، درنهایت با دادن امتیازاتی به میرحسین موسوی و رفسنجانی اقتدار خودرا حفظ کند. بطور قطع پیش کشیدن شمارش چند صندوق فقط به قصدسرگرم کردن و فریب مردم است و درحالیکه میلیونها مردم در صحنه هستند هیچکس را یارای چنین سازشی نخواهد بود. هم اکنون روز بروز بر تعداد مبارزین و تظاهر کنندگان افزوده می شود و هدف آنها در این مرحله جلوگیری از استقرار دوباره حکومت احمدی نژاد است. شعارهای تظاهرکنندگان و ترکیب شرکت کنندگان در تظاهرات روزانه خیابانی نشان می دهد که توده های میلیونی طرفدار این یا آن کاندیدا نمی باشند. مردم با کل نظام مخالفندو باهدف به زیر کشیدن مافیای اقتصادی و جلوگیری از ادامه دیکتاتوری به خیابانها آمده اند. ازاینرو درشرایط کنونی امر وحدت و یکپارچگی در برابر سرکوبگران رژیم از اهمیت خاصی برخورداراست . مردم ایران برای آزادی و دمکراسی قیام کرده اند وبرای تحقق این هدف مبارزه می کنند. برای رسیدن به هدف بایستی مراحل مختلف مبارزاتی و تاکتیکهای ویژه ای را بکار گرفت. درقدم اول بایستی مطالباتی را که خواست عموم مردم ایران است در اولویت قرار داد. بنا براین درحال حاضر با دوراندیشی بایستی به تظاهرات روزانه ادامه داد و تاهنگامیکه انتخابات ۲۲ خرداد را بطورکلی ابطال نکرده اند از پا ننشینیم. مرحله بعدی برگزاری انتخاباتی آزاد، بدون دخالت شورای نگهبان درمعرفی و گماردن چند عنصر مورد نظر سران رژیم است، علاوه براین انتخابات بایستی با مشارکت و کنترل و نظارت سازمان ملل و شخصیتهای سیاسی بین المللی صورت گیرد.بطوریقین درچنین انتخاباتی مردم آزادانه نمایندگان مورد نظر خودرا انتخاب می کنند و راه برای مراحل بعدی مبارزه تا ساقط کردن کل نظام ضدمردمی جمهوری اسلامی ایران هموار تر خواهدشد.

نفتگران مبارز

روزهای قیام ۱۳۵۷ را بخاطر بیاورید، رژیمی که اکنون به مردم ایران حکومت می کند بمراتب از رژیم گذشته بدتر وخشن تراست. بنابراین وقت آن است که به میدان بیائید. به تشخیص وبا اراده خودتان شیر درآمد رژیم را ببندید . شما می توانید با این عمل انقلابی نقش ارزنده ای به عهده بگیرید و در این شرایط دشوار به یاری سایر هموطنان بشتابید. باردیگر ثابت کنید که: اگر طبقه کارگر اراده کند می تواند نقش مهمی در سرنوشت مردم و آینده ایران ایفاء نماید.

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران

۲۹ خرداد ۱۳۸۸-۱۹ژوئن ۲۰۰۹

--------------------------------------------------------

A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

منبع مطلب :مقالات سیاسی

مردم ایران دیگر بار در برابر پرسش همیشگی قرار گرفتند، که آیا رای بدهند یا نه؟

پرسش اصلی، با رخداد های اخیر و فوران مطالبات مردم دیگر این نیست که باید رای داد یا خیر. پرسش اصلی این است که چگونه پس از انتخابات میتوان به مطالبات مطرح شده رسید. تجربه سال های گذشته نشان میدهند که هیچ کدام از نامزد های رئیس جمهوری به دلیل تنگنا ها و بن بست های ساختاری نظام جمهوری اسلامی توانایی جامه عمل پوشاندن به خواسته های مردم را ندارند.

مناظره های تلویزیونی اخیر فرصت بی بدیلی به مردم داد تا نگاهی هر چند گذرا به آنچه در پشت پرده های حکومت میگذرد بیندازند.افشای فساد های مالی بلند پایگان رژیم، افشای شرکت آنان در قتل ها، اعدام ها، تبعیدها، انقلاب فرهنگی و ده ها مورد دیگر که در داد گاهی صالح نیاز به بررسی دارند، به مردم شوکی وارد کرد و پرده هایی را درید، که پیش بینی پیامد های آن در حال حاظر بسیار مشکل مینماید.

او در من و من درو فتاده خلق از پی ما دوان و خندان

انگشت تعجب جهانی از گفت و شنید ها بدندان

کاربدستان حکومت باید خود را آماده به پاسخ گویی به مردم کنند، چه احمدی نژاد بماند، چه موسوی بیاید.

حکومت که تلاش میکرد با فروکاستن انتظار مردم در رقابت انتخاباتی به شخصیت کاندیداها و این که کدامشان کمتر دزدیده اند، انتخابات را در چارچوب کنترل شده ای نگاه دارد، ناگهان خود را در میان دریای پر آشوبی میبیند که کشتی نیم شکسته اش تاب مقاومت آن را در بلند مدت نخواهد آورد.

احمدی نژاد با تکیه به چندین ملیون رای که برای خود مطمئن میداند تلاش کرد طی مناظره هایش، مردم عادی کوچه و بازار را نیز به سوی خود براند.تاکتیکی که با شکست مفتضهانه ای روبرو شد. زیرا که هر چه مردم عادی که تا کنون نسبت به نمایش انتخابات بی تفاوت بودند، بیشتر به میدان کشانده شوند، بخت احمدی نژاد کمتر خواهد شد.

پرده دری های احمدی نژاد اما، از خود اثر ماندگاری به جا خواهند گذاشت.

نظام در هر صورت نزد بسیاری از مردم مشروعیت خود را از دست داده است. کار به جایی رسیده که اگر کسی دزد و یا قاتل و دروغ گو نباشد (یا اینکه کمتر دزد و قاتل و دروغ گو باشد) فردی موجه جلوه میکند.

آشکار است که هیچ کدام از نامزد ها، نه توان تغیر ساختار های نظام ولایت فقیه را دارند و نه اصولاخواستار آن هستند. به این ترتیب یکی از مهم ترین و بنیادی ترین خواسته های جنبش مدنی و آزادی خواهی ملت ایران که محدود کردن اختیارت رهبر مادام العمر و پاسخ گو نبودن او به ملت است، که چیزی به غیر از تداوم نظام سلطنت زیر نام دیگری نیست، بدون پاسخ میماند.

تنها زمانی میتوان از گردونه ی انتخاب میان بد و بدتر رهایی یافت، که میزان مطالبات و خواسته های مردمی از نامزد ها و از دولت آینده، پس از پایان انتخابات نیز، با شتاب و با فشار روز افزون پی گیری شود. با رفتن به خانه ها پس از انتخابات، باز هم چهار سال دیگر همین جایی خواهیم بود که اکنون هستیم. مهم نیست که موسوی انتخاب شود یا کس دیگر، چرا که موسوی نیز از همان آغاز سر سپردگی خود را به نظام و ولایت فقیه در شیپور دمید. مهم این است که فوران خواسته ها ی ملت به گونه ای متمرکز به سوی دست یابی به آزادی و عدالت و حکومت قانون هدایت شوند.

با گسترش وهمگرایی نیروهای مردمی که خواسته های کم و بیش مشترکی دارند میتوان به حکومت، مطالبات خود را تحمیل کرد، همانگونه که نامزد ها مجبور شدند برخی از خواسته های نیروهای آزادی و برابری خواه را دربر نامه های انتخاباتی خود بگنجانند.

ملت ایران حضور خود در خیابان ها را اعتراض به نظام میداند. حال اگر حکومت آن را به حساب آفریدن حماسه ای دیگر در تایید خود میداند حرف دیگری است. شعار ها از تهدید احمدی نژاد و خامنه ای در صورت تقلب در شمارش آرا تا آزادی زندانیان سیاسی را در بر میگیرد.

دو روز دیگر رئیس جمهور ایران برای 4 سال آینده مشخص خواهد شد. کار همبستگی ها و همگرایی ها اما از فردای آن تازه آغاز خواهد شد.

رضا عزیزی نژاد

21 خرداد 1388 خورشیدی

منبع مطلب: مقالات سیاسی

داستان انتخابات و دوباره مراسم خمیه شب بازی دلفکها!

با درود به همه شما یاران

آره دوستان!خیلی وقته مطلبی ننوشتم و حرفی نزدم اما به همه کامنتها جواب دادم و هر روز حتی برای چند لحظه هم که شده سری به این سنگر قدیمی زدم و جویای احوال دوستان بودم.توی این مدت مشکلاتی گریبانم رو گرفت و هنوزم ول نکرده که هر کسی جای من بود به خدا بریده بود.همه مشکلات یک طرف و اینکه پاره تنت و بود و نبودت هم نفساش به شمارش بیفته از طرف دیگه مجالی برام باقی نگذاشته بود تا بیام و مطلبی بنویسم و ذوب شدگان در ولایت و جمیع صیغه زادگان به خیالشون که امیرخان ضد آخوند هم رفت کلی خوشحال شدند و حال بیخود کردند که زهی خیال باطل که امیرخان تا جان در بدن داره هرگز از صحنه مبارزه به در نمیشه!

داستان انتصابات!( شما بخوانید انتخابات)در جمهوری آخوندی اسلامی


دوباره سردمداران حکومت دستاربندان دارن به این در و اون در میزنن تا دوباره یه جوری سر این مردم ساده و فلک زده رو شیره بمالند و اونها رو به پای صندوق های رای بکشونند و دوباره چهارسال بدبختی و آوارگی رو تمدید کنند و به چپاول خودشون ادامه بدند.نیمه های شبه و من هم خسته ام!قول میدم که با چند تا مطلب خوب و دست اول توی این هفته آپ کنم.فقط خواستم اینو یادتون بندازم که حرفای دروغ و فریباکارانه احمدی نژاد رو یادتون هست قبل از انتخابش؟یادتون هست درباره جوونا و مدل مو و لباس چه حرفایی میزد؟درباره پول نفت و درباره قشر کم درآمد و یارانه و خیلی از چیزا؟به کدومش عمل کرد؟چقدر از مشکلاتتون حل شد؟چقدر تورم کمتر شد؟چقدر زندگی و جامعه بهتر شد؟فاصله طبقاتی و اقشار چقدر کمتر شد؟اگه یادتون هست پس این بار دیگه گول نخورید.دوستان من یاران ایران زمین سگ زرد برادر شغاله اینو همیشه به خاطر بسپارید!موسوی و احمدی نژاد و کروبی و رضایی و این و اون نداره!!هر کسی که توی این نظام در رده های بالا داره کار میکنه و توسط رهبر و اون مجلس پیرپاتالهای خبرگان تاییدش میکنن از ایناست و برای اینا کار میکنه و نه برای من و توی ایرانی!من نمیگم رای بده یا رای نده!اصلا در جایگاهی نیستم که چنین حرفی رو بزنم اما همیشه گفتم بازم میگم اگه بالای دار هم ببرنم میگم.این آخوندکهای دستاربند دروغ میگن!ایرانی نیستن!دلشون برای من و توی ایرانی نمیسوزه! و باید دست به دست هم این عربزادگان رو از وطنمون بیرون کنیم!دین هر کسی توی دلشه و ربطی به حکومت نداره.دموکراسی و سکولار بودن دوای درد این وطن بیمار ماست.پس یاران منشینید خموش......